سلام. یه اتفاق جالب! من می خواستم برا خودم یه آب معدنی بخرم دوستم هم باهام بود برا اونم خریدم ارنم بهم گفت نمیخوام من خیلی عصبانی شدم 30 دقیقه بعد اون تشنه شد واز من آب رو خواست اما من که خیلی عصبانی بودم چون اون ضایعم کرده بود خیلی راضی نبودم که آب رو بهش بدم اما خب بهش دادم که این بلا به سرش اومد جالب این بود که بطری پر از آب بود اما سرش یخ زده بود و اون تا 2 ساعت داشت باهاش ور میرفت بهد بهم گفت: شایان تو راضی نبودی درسته؟ منو بگو داشتم روده بر می شدم
کلمات کلیدی: